روزی من ترک موتور با محمدرضا در اتوبان با سرعت 110 کیلومتر در حال حرکت بودیم، ناگهان محمدرضا رو به من کرد و گفت: سعید، میدونی خدا چرا به آدم دو تا چشم داده؟ گفتم نمیدونم، گفت: بخاطر این که اگر سوار موتور بودی و آشغال رفت توی یکی از چشم هات بتونی با اون یکی چشمت مسیرت رو ادامه بدی. من همان جا ترک موتور محمدرضا نعره ها زدم و جامه دریدم.
درباره این سایت